دفتر شعر3
مشاوره،اجراء و نظارت -----ISSR,SSQR,ISO9001,IATF16949
دفتر شعر3
تاریخ : سه شنبه 24 مهر 1397
نویسنده : RmZiRn


نیستی و سالهاست
دانه های برف این مسافران بی قرار ابرها
با علامت سوال چترها مواجه اند
نیستی و کودکانمان -با کمان-
قاب آفتاب را نشانه رفته اند
آسمان غیر جای خالی پرندگان مرده را نشان نمی دهد
هیچکس برایمان دست دوستی تکان نمی دهد
نیستی و موجها هنوز سنگ خاک را
به سینه می زنند
ابرها هنوز روی حرف آفتاب حرف می زنند

 

محمد حسین نعمتی

ﺩﻭ ﺳﻮﻡ ﺑﺪﻥ ﻣﺎ

ﺁﺏ اﺳﺖ

ﻳﻚ ﺳﻮﻡ ﺁﻥ

ﺧﺸﻜﻲ

ﻣﺎ ﺟﺰﻳﺮﻩ ﺁﻓﺮﻳﺪﻩ ﺷﺪﻳﻢ

ﺩﻭﺭ اﺯ ﻫﻢ.

 

صابر ﻛﺎﻛﺎﻳﻲ

بی انکه بدانی حرفی زده ای
بی آنکه بدانی زنده بوده ای
بی آنکه بدانی مرده ای
ساعت را بپرس کمکت میکند
از هوا حرف بزن کمکت میکند
نام مادرت را به یاد بیاور
شکل و تصویر کسی را
سریع! از چیز کوچکی آغاز کن
مثلا رنگ ها ، مثلا رنگ زرد
سبز ، اسم چند نوع درخت
به مغزی که نیست فشار بیاور
فصل ها را، مثلا برف
سریع باش، سریع!
چیزی برای بودنت پیدا کن، دور بردار
ممکن است بقیه چیزها یادت بیاید
سریع! وگرنه
واقعا
به مرگت
عادت کرده ای !

 

شهرام شیدایی

گاهی از انگشتانم

برگی سبز می‌شود

 

گاهی از یقه‌ی لباسم

 

پرنده‌ای پرواز می‌کند

 

کم‌کم باور می‌کنم

 

پدربزرگ روزی که عاشق شد

 

با جنگل خداحافظی کرد

 

ریشه‌هایش را برید

 

تا زیر سقف زندگی کند

 

من باید زودتر به خاک برگردم

 

قبل از آنکه

 

مثل او

 

اثاثیه‌ی چوبی را با نام کوچک صدا بزنم

 

یا روی شانه‌های در گریه کنم

 

و فکر کنم عصا برادر کوچکم است

 

می‌توانم تا آخر عمر

 

به آن تکیه دهم


تارا محمدصالحی

سبک تر شدیم اما

بالاتر نرفتیم دیگر

باری که از روی دوش مان برداشته شد

بال هایمان بود



 گلاره جمشیدی

من که هر وقت عجله‌ای در کار بود

کلید را در جیبم پیدا نمی‌کردم،

طبیعی بود اگر جمله‌ی دوستت دارم را به موقع در دهانم پیدا نکنم.

تو مثل تمام معشوقه‌های دنیا

دیرت شده بود و باید می‌رفتی،

رفتی،

و من بعد از رفتنت بارها گفتم دوستت دارم،

بارها و بارها ...

مثل دیوانه‌ای که رو به خیابان ایستاده،

و کلید را مدام در قفلی می‌چرخانَد که نیست...



کیانوش خانمحمدی

پرنده‌ای که نمی‌داند آزادی چیست

از بازماندنِ درِ قفسش سرما می‌خورد

و پرنده‌ای که بر برجی بلند می‌نشیند

هرچه روشن‌تر فکر می‌کند،

تاریک‌تر آواز می‌خوانَد

وقتی می‌داند

پرنده تنها پنج حرف ساده است

که گاهی

فقط

گاهی از دهان آسمان می‌پرد

 

لیلا کردبچه

انسان‌هايی بوديم که 

به پاک کردن

عادت داشتيم

ابتدا اشک‌های‌ مان راپاک کرديم

سپس يکديگر را

 

ايلهان_برک

ﺷﺎﯾﺪ ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﮐﺎﺑﺎﺭﻩ ﺍﯼ ﻣﯽ ﺩﯾﺪﻣﺶ
ﭼﻨﺪ ﺷﺎﺗﯽ ﻫﻢ ﻣﻬﻤﺎﻧﺶ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ .
ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﻭﻟﯽ ﺍﻭ ﺳﺮﺑﺎﺯ ﺑﻮﺩ
ﻭ ﻣﻦ ﻫﻢ
ﻭ ﺍﻭ ﺷﻠﯿﮏ ﮐﺮﺩ
ﻭ ﻣﻦ ﻫﻢ
ﻭ ﺍﻭ ﻣﺮﺩ
ﻭ ﻣﻦ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﺎﻧﺪﻡ .
ﺷﺎﯾﺪ ﺍﻭ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺍﺭﺗﺶ ﺁﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ
ﭼﻮﻥ ﮐﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻧﺪﺍﺷﺖ ،
- ﻣﺜﻞ ﻣﻦ -
ﻭ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺗﺮﺗﯿﺐ ، ﻣﺎ ﺩﺷﻤﻦ ﺷﺪﯾﻢ .
ﺑﻠﻪ !
ﺟﻨﮓ ﺟﺎﯼ ﻏﺮﯾﺒﯽ ﺳﺖ
ﺁﺩﻣﯽ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻣﯿﮑﺸﯽ
ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﮐﺎﺑﺎﺭﻩ ﺍﯼ ﺩﯾﺪﻩ ﺑﻮﺩﯼ ﺍﺵ
ﭼﻨﺪ ﺷﺎﺗﯽ ﻫﻢ ، ﻣﻬﻤﺎﻧﺶ ﻣﯿﮑﺮﺩﯼ ...
 

 
توماس هاردی

ﻣﻲ ﺧﻮاﻫﻢ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻓﻜﺮ ﻛﻨم

ﻛﻪ ﺷﻴﻮﻉ ﻛﺮﺩﻩ اﻱ

ﺩﺭ ﺭﮒ ﻫﺎﻳﻢ

ﭼﻮﻥ اﻳﺪﺯ ﺩﺭ اﻓﺮﻳﻘﺎ

اﻓﺴﺮدﮔﻲ ﺩﺭ ﻏﺮﺏ

ﻣﻲ ﺧﻮاﻫﻢ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻓﻜﺮ ﻛﻨﻢ

اﻣﺎ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﻨﺪ-:"ﻗﺎﻳﻘﻲ ﺑﺎ ﺑﻴﺴﺖ و ﭘﻨﺞ ﺑﺪﻥ ﺑﻮﺩﻧﺪ"

ﺑﺎ ﺑﻴﺴﺖ و ﭘﻨﺞ ﻫﺰاﺭ ﺯﺧﻢ

ﺑﻴﺴﺖ و ﭘﻨﺞ ﻫﺰاﺭ اﻣﻴﺪ

ﻣﻲ ﮔﻮﻳﻨد

ﺑﻴﻦ ﺁﻧﻬﺎ ﻟﺒﻲ ﺑﻪ ﺯﻳﺒﺎﻳﻲ ﺗﻮ

ﻓﺮﻳﺎﺩ ﺯﺩﻩ اﺳﺖ: ﻛﻤﻚ

 

اﻟﻴﺎﺱ ﻋﻠﻮﻱ

درشکه ای می خواهم سیاه
که یاد تو را با خود ببرد
یا نه
نه
یاد تو باشد
مرا با خود ببرد


" کیکاووس یاکیده "

لیلی!

با من بودن خوب است

من می سرایمت

 

نصرت رحمانی

به احمقانه ترین شکل ممکن

دلتنگ کسی هستم

که هیچ خیابانی را

با او قدم نزده اما

"اما او در تمام خاطرات من راه مي رود"


علیرضا حاجب

چرا کاک محسن

 می خواهد با قطارِمرگ دور کمرش برود به جنگ!؟

مگر قطاری که ازآبادی می گذرد

شهید شده است!

شیشه ندارد

کابین ندارد

مثل کاک محسن دست ندارد

ما همیشه به ملاقات مین ها میرویم

و چیزهای با ارزشی را جا می گذاریم

 کاک محسن بیا بگو

چند ایستگاه دیگر

 دود ِخردلی قطارمی خواهد

به چشم های خواهرم برود!

 

ایمان سیدی

باد
تنهاست
و هر چه را بیشتر دوست دارد
بیشتر
از خود دور می کند...

مهدی اشرفی

و یک روز فهمیدیم «عزیزم»
نام کوچک هیچ‌کداممان نیست
و شام خوردن زیر نور شمع
چشم‌هایمان را کم‌سو می‌کند

سقف
بهانۀ مشترکی بود
که باید از هم می‌گرفتیم
و تاریکیِ موّاج خانه را، به عدالت
به دو نیم می‌کردیم؛
نیمی
با ماهیانِ قرمزِ مصنوعی
نیمی
با سنگریزه‌ها و صدف‌ها
و موج‌های کوچکِ مصنوعی

ما
دو حبابِ کنارِ هم بودیم
که می‌ترسیدیم هنگامِ یکی شدن
نفهمیم
کداممان نابود شده‌ست.

ليلا كردبچه

مادرم

چاقو را در حوض نشست.

ماه زخمی می شد

 

سهراب سپهری

هزاران زنی که فرداپ

یاده می شوند از قطار

یکی زیبا

وَ مابقی

مسافرند.

 

عباس صفاری

می خواهی بنشینی توی بغلم

که برات کتاب بخونم؟

می شود آرام بنشینی و گوش کنی؟

می شود آنقدر نفسهات نریزد روی گردنم؟

آه

می شود دیگر کتاب نخوانیم؟

می شود آنقدر بوسم کنی

که یادم برود دلم چی می خواست؟

 

"عباس معروفی"



امروز زنی را دیدم که از لبش بوسه می چکید خدا را شکر! پس هنوز مردی هست که عاشقانه می برد.   "بهرنگ قاسمی"

تو رفته ای

و بحران نوشیدن چای بی تو در این خانه

مهمترین بحران خاورمیانه است

و این احمقها هنوز سر نفت می جنگند!

 

"پوریا عالمی"



در آغوش هر کسی که می خواهی باش من تمام ِ مردان جهانم !

  "بهرنگ قاسمی"

تمام شعرهای جهان یک طرف این که گیره موی تو جا مانده روی تخت من هم یک طرف

  ارسلان باقری

افتادم و بلند شدم

چون چتری که باز می شود و

بسته می شود

زمستان بود

بوسه آتش زدیم و گرم شدیم

تو را برداشتم

و بر بوسه هایم به زمین زدم

 

"غلامرضا بروسان"

از رادیو دست می کشم

موجی زیباتر از موج موهایت 

نخواهم یافت.




|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
موضوعات مرتبط: ادبی , , ,
برچسب‌ها: مجله ی ادبی , شعر , عاشقانه , شعر در مورد دوستت دارم ,
مطالب مرتبط با این پست
» به خدا عشق به رسوا شدنش می ارزد
» ﺩﻟﺨﻮﺷﻢ ﺑﺎ ﻏﺰﻟﯽ ﺗﺎﺯﻩ ﻫﻤﯿﻨﻢ ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ
» صد و چند نکته فرهنگ شهروندی به زبان خیلی خیلی ساده
» چیزی به اندازه استحکام شخصیت مقدس نیست
» ضرب المثل ایرانی
» من وتو
» عکس نوشته های عاشقانه و احساسی
» بیایید با فرهنگ شویم ! قسمت دهم
» داستان کوتاه/ زنجیر عشق
» داستان کوتاه / مولانا و شمس
» "حکایت یک ویرگول" از احمد شاملو
» داستان‌ کوتاه / هاچیکو ماجرای سگ دوست‌داشتنی
» قدرت باور ها
» گزیده ای از جملات زیبا و ماندگار از بزرگان-1
» گزیده ای از جملات زیبا و ماندگار از بزرگان-2
» گزیده ای از جملات زیبا و ماندگار از بزرگان-3
» خواندنی
» به کسی جسارت نکن...
» پیامک های مناسب برای تبریک "عید سعید فطر"
» کیلاً بغیر ثمنٍ لو کان له وعاء
» حراج گنج
» نیایش
» مرحوم حسین پناهی
» دلنوشته اي براي امام زمان (11)
» آخرین دانلود های کتاب p30download
» آخرین دانلود های صوت p30download
» پیام عاشقانه محبت آمیز تابستان ۹۳
» جملات الهام بخش و زیبا برای زندگی (20)
» حدیث روز/ پانزده نشانه آخر زمان در کلام رسول خدا(ص)
» دلنوشته ها
» دلنوشته های مهدوی001
» دلنوشته های مهدوی002
» آثار جمعی از هنرمندان
» مجموعه عکس های عاشقانه دوست داشتن 2014
» با شگفتی های وضو آشنا شوید + دانلود نرم افزار
» آثار و فواید "بسم الله الرحمن الرحیم" در تمامی امور + دانلود نرم افزار
» شاهنامه فردوسی را به تلفن هوشمند خود بیاورید + دانلود
» ذکر بسم الله النور
» سخنان زیبا فرانتس كافكا, جملات قصار
» دانلود کتاب ضرب الامثال و کنایات – بیش از شش هزار ضرب المثل
» زندگی زیباست ...
» بیایید با فرهنگ شویم ! قسمت یازدهم
» Thoughts for the day
» SMS Haye Delneshin (16)
» حواسمان به گوش هایمان باشد!
» چه خاصیت هایی دارد این باران ...
» Interesting National Geographic Story
» به زن نمی شه جمله ای گفت که وسطش کاما (،) باشه.
» آفت فراموش کردن
» به اميد روزي که تمامی انسان ها قلب هایشان به یکدیگر نزدیک شود

آخرین مطالب

/
بسم الله الرحمن الرحیم، وَإِن يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ ♥♥♥♥♥ اللّهـُمَّ صَـلِّ عَلے مُحَـمَّد ﷺ وَ آلِـ مُحَـمَّد ﷺ وَ عَجِّـلْ فـَرَجَـهُم ♥♥♥♥♥ به نام خدایی که ماهی کوچک قرمز را محتاج دریای بی کران آبی کرد... ♥♥♥♥♥ رَّبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَل لِّي مِن لَّدُنكَ سُلْطَانًا نَّصِيرًا (80/اسراء) پروردگارا ! مرا در هر کاری به درستی وارد کن و به درستی خارج ساز واز جانب خود برایم حجتی یاری بخش پدید آور ! ♥♥♥♥♥ اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً و َناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً ♥♥♥♥♥ اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَ لاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الأَرْضَ وَ لاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ *(۲۵۵)* لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَیَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ *(۲۵۶)* اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ أَوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ *(۲۵۷)*..... صدق الله العّلی العّظیم ♥♥♥♥♥ اللَّهُمَّ صَلِّ علی ، علی بْنِ موسي الرِّضَا مرتضي الامام التَّقِيَّ النَّقِيَّ وَ حُجَّتِكَ علی مِنْ فَوْقِ الارض وَ مَنْ تَحْتِ الثري الصِّدِّيقُ الشَّهِيدُ صلاه كَثِيرُهُ تامه زاكيه متواصله متواتره مترادفه كَأَفْضَلِ ماصليت عَلَيَّ أَحَدُ مِنْ اوليائک... پرودگارا، ‌ بر علي بن موسي الرضاي برگزيده ،‌ درود و رحمت فرست . آن پيشواي پارسا و منزه و حجت تو بر هر كه روي زمين و زير خاك است. بر آن صديق شهيد درود و رحمت فراوان فرست، ‌درودي كامل و بالنده و از پي هم و پياپي و پي در پي، ‌همچون برترين و درود و رحمتي كه بر هريك از اوليائت فرستادي. ♥♥♥♥♥ خیالت راحت ! من همان منم ؛ هنوز هم در این شب های بی خواب و بی خاطره، میان این کوچه های تاریک پرسه می زنم اما به هیچ ستاره ی دیگری سلام نخواهم کرد.. ♥♥♥♥♥ سکوتم را نکن باور..... من آن آرامش سنگین پیش از مرگ توفانم..... من آن خرمن ..... من آن انبار باروتم...... که با آواز یک کبریت آتش می شوم یکسر.... ♥♥♥♥♥ 09141050409